علودانی «علاء الدین» - غزنی- ناهور | ||
یک شبی مجنون نمازش را شکست // بی وضو در کوچهی لیلا نشست یاد لیلا دل ز دستش برده بود // عشق آن شب مستِ مستش کرده بود گفت یارب از چه زارم کردهای؟ // بر صلیب عشق دارم کردهای! خستهام زین عشق دلخونم نکن // من که مجنونم تو مجنونم نکن مرد این بازیچه دیگر نیستم // این تو و لیلای تو من نیستم گفت ای دیوانه لیلایت منم // در رگت پنهان و پیدایت منم سالها با جور لیلا ساختی // من کنارت بودم و نشناختی
برچسبها: [ جمعه 93/10/5 ] [ 11:11 صبح ] [ محمدهاشم حسینی ]
|